حالت تاریک

امروز : پنج‌شنبه, 1403/04/14 | 2024/07/04

Logo

عصر امروز؛

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

ویژه‌برنامه «کوچه‌های شهدایی» با حضور کاروان خدام حرم حامل پرچم متبرک رضوی در محله سیدکمال بندرعباس برگزار شد

به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «هرمز»؛ عصر آدینه اردیبهشت بود؛ به قول فردوسی هوا خوشگوار و زمین پُرنگار، نه گرم و نه سرد. آمده بودم زیارت امامزاده سیدکامل(ع)، عطر خوش گل‌های حنا در فضا پیچیده بود اما عطری عجیب‌تر حس می‌کردی از جایی دورتر، اگر چشم سر می‌بستی‌ و نفس می‌کشیدی کلام حضرت یعقوب(ع) در سرت چرخ می‌خورد: «إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ».

همان وقت صدایی از مسجد کوچه پشتی همه را به مهمانی خاص دعوت می‌کرد، قدم‌هایم تند شده بود، می‌ترسیدم جا بمانم، وارد مسجد شدم همه آمده بودند پیر و جوان، کودک و نوجوان، صندلی‌ها پر بود و روی یکی از صندلی‌های آخر نشستم، نسیم شاخه‌های کهور پیر روبرویم را تکان می‌داد و من لحظه به لحظه عطر رضوی را می‌شنیدم و آدم‌هایی که نیامده، اشک روی صورتشان می‌غلتید.

 

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

جلوی مسجد سیدکامل، بچه‌هایی ۱۵، ۱۶ ساله موکب زده بودند، جلو رفتم، سینی‌های شربت را تند تند پر می‌کردند. با لبخند پرسیدم: موکب‌تان برای کجاست؟ پسر نوجوان در حال ریختن شربت، سرش را نصفه بالا برد و گفت: خادم شهدایم، سری تکان دادم و با گفتن خدا قوت راه افتادم طرف مسجد.

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

لحظه به لحظه به تعداد مهمان‌ها اضافه می‌شد. بچه‌ها جست و خیزکنان لابه لای صندلی‌ها می‌دویدند و خادم‌ها برای مهمان‌های تازه وارد، صندلی می‌گذاشتند، مجری که پشت تریبون رفت، مادرها سعی داشتند بچه‌ها را روی صندلی بنشانند اما نمی‌شد مگر با همان لیوان شربت‌های موکب خادم شهدا.

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

اولین برنامه تلاوت آیات نور بود که آقای راستین قرائت کرد و بعد سرود ملی پخش شد. دلم لرزید وقتی سرود به آن بند رسید «شهیدان پیچیده در گوش زمان فریادتان» نگاهم تا تصویر شهید باختری رفت که خوش نشسته بود روی بنر روی صحنه. حلقه اشک توی چشم‌هایم جمع شد. باید صاف‌تر می‌ایستادم به احترام همه آنهایی که برای عزت ما از جان گذشته بودند.

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

 مصطفی رجبیان دبیر کانون‌های خدمت رضوی استان هرمزگان، اولین سخنران برنامه بود که برنامه‌های کاروان زیر سایه خورشید را تشریح کرد و در ضمن سخن‌هایش اشاره داشت: هرمزگان برای هفدمین سال پیاپی میزبان خادمین حرم رضوی است.

 

وی، هدف از این برنامه کاروان را توسعه معنوی صحن و سرای آقا علی بن موسی الرضا(ع) دانست و اینکه محله سید کامل هم می‌تواند یکی از محله‌های امام رضایی باشد.

 

دبیر کانون‌های خدمت رضوی هرمزگان امیدوار بود که در طول سال، برنامه‌های این‌چنینی تدوام داشته باشد. 

 

رجبیان از صادقی، دبیر کانون ایثار و شهادت به خاطر همکاری‌های صمیمانه و حضور پررنگ خادمین شهدا بعد از پیوستن به این کانون خدمت تشکر و قدردانی نمود.

 

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

رسول جهانداری، رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری بندرعباس وقتی بالای صحنه رفت، از همان اول دل‌ها را لرزاند و چشم‌ها را بارانی کرد. او از شهید یوسف داورپناه می‌گفت و مادرش اما زن‌ها برای آن شیر زن ندیده، اشک می‌ریختند. ابروهایشان گره خورد وقتی اسم کومله‌ها آمد و بند دلشان با هر جمله شهادت یوسف پاره شد و جگرهایشان سوخت. مگر می‌شد بی‌نسبت خونی، برای کسی خون گریه کنی؟ اینجا همه یک خانواده بودند و فرزندان ایران!

 

 

 امیرحسین والا، مسئول شعر و ادب کانون کتاب کوچه‌های شهدایی را تقدیم خانواده شهید بزرگوار بهزاد باختری کرد و اشعاری در وصف شهدا خواند با مصرع مطلع: دریا و خاک پهنه جغرافیای توست...

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

کربلایی مهدویان، دل‌های مشتاقان امام رئوف علیه آلاف تحیه و سلام را روانه مشهد الرضا کرد و همه با پای دل به زیارت رفتند، نمی‌دانم کجای مدیحه‌سرایی بود که متوجه شدم جمعیت دیگر به او توجه نمی‌کنند. همه سرها به طرف در ورودی چرخیده بود و چشم‌ها جز پرچم خانه دوست، هیچ نمی‌دیدند. زاویه دوربین را برگرداندم تا صحنه‌های ناب شکار کنم اما باران اشک همه قواعد را برهم زد و آرام با جمعیت خواندم: دلم خورده گره به تار موی تو علی موسی الرضا(ع)

 

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

گروه سرود دختران ماه آماده می‌شدند برای اجرا که دست روی شانه یکی‌شان گذاشتم: اگه می‌شه یه عکس... چشم هایش دو دو می‌زد به صحنه اما گردن کجم را که دید دوستانش را هم صدا زد و یک عکس در لحظه انداختم.

 

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

حجت‌الاسلام والمسلمین نورانی، مبلغ آستان قدس رضوی در لحظات پایانی، کوتاه سخنرانی کرد و از گروه دختران ماه به خاطر حجاب و اجرای خوبشان قدردانی نمود.

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

شور و شوق آدم‌هایی که دور از خانه سلطان بودند در هیچ قابی نمی‌توانستید به تصویر بکشید، زنی شکلات روی پرچم می‌ریخت و دختری با حجاب نیم بند خودش را از لابه لای جمعیت به پرچم رساند، پسر خادمی قاب عکس شهید بهزاد باختری را بالا گرفته بود نزدیک پرچم، دوربین را روی او زوم کردم و محجوب سر به زیر انداخت. بعد عکس گرفتن ،خودم را معرفی کردم و رضایتش را برای بودن در قاب دوربین گرفتم.

 

کوچه‌های شهدایی به شمیم حرم رضوی عطرآگین شد

 

هر مراسمی پایانی دارد اما کار را که کرد؛ آن‌ کس که تمام کرد، مردم برای نماز جماعت آماده می‌شدند، صدای خوش اذان در فضای مسجد با عطر رضوی پیچیده بود، آن وسط نگاهم به خادمینی بود که بی‌ادعا صندلی‌ها را جمع می‌کردند و پسر بچه ای هفت ساله که تمام زورش را جمع کرده بود تا صندلی‌ها را روی هم بچیند. از او پرسیدم:" اسمت چیه؟ لبخند زد: علیرضا، آفرینی گفتم و همان طور که دور می‌شدم به نام او فکر کردم، نام امام هشتم برای خادم کوچک برازنده بود. این بار لبخند جان داری روی لب‌هایم نشست.

 

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از