
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «هرمز»؛ صبح تهران، برخلاف روزهای عادی، حال و هوایی متفاوت داشت. از ساعات اولیه، موج جمعیت از هر سو به سمت خیابان انقلاب و دانشگاه تهران در حرکت بود. جوان و پیر، زن و مرد، همه آمده بودند تا با قهرمانان گمنام خود وداع کنند؛ قهرمانانی که نه فقط متعلق به ایران که فرزندان راستین جبهه مقاومت بودند و خونشان، ریشههای ظلم را سیراب کرده بود.
فضای دانشگاه تهران، کانون اصلی مراسم، آمیزهای از غم و غرور بود. چشمان بسیاری اشکبار، اما نگاهها مصمم. پلاکاردها و پرچمها با شعارهای مرگ بر اسرائیل، لبیک یا حسین و قدس آزاد خواهد شد، در دست مردم برافراشته بود و در باد میرقصید. نوحهخوانیها و مداحیها، بغضهای فروخورده را میشکست و هرازگاهی، فریادهای اللهاکبر و مرگ بر آمریکا از میان جمعیت به آسمان میخروشید.
پیکرهای پاک شهدا، پوشیده در پرچم جمهوری اسلامی ایران و پرچمهای مقاومت، بر روی دوشهای خسته اما پرتوان تشییعکنندگان حرکت میکرد. دستانی که برای آخرین بار، تابوتها را لمس میکردند؛ مادری که فرزندش را بدرقه میکرد، پدری که شانههایش از غم سنگین شده بود، اما صلابت کلامش، لرزه بر اندام دشمن میانداخت.
حضور اقشار مختلف مردم چشمگیر بود. از خانوادههای شهدا که بااقتدار ایستاده بودند تا دانشجویانی که کتابها را زمین گذاشته و برای ادای دین آمده بودند. جانبازانی که با ویلچر یا عصا، مسیر را طی میکردند و با چشمانی اشکبار اما قلبی مالامال از ایمان، نظارهگر این شکوه بودند. همه و همه، یکصدا، یک هدف: انتقام خون پاک شهدا و آزادی قدس شریف.
خطابه سخنرانان، آمیزهای از یادآوری رشادتها، تبیین آرمانها و تأکید بر ادامه راه مقاومت بود. هر جمله، چکشی بر سر دشمنان و مرهمی بر دل داغدیدگان. در طول مسیر، مردم با نثار گل به پیکرهای مطهر شهدا ادای احترام میکردند. بوی اسپند و گلاب، درهمآمیخته با عطر شهادت، فضای شهر را عطرآگین کرده بود.
گویی تهران امروز، یکپارچه حسینیه شده بود. هر گوشه از خیابان، روضهای برپا بود و هر اشک، عهدی دوباره با آرمانهای انقلاب. این مراسم، نه فقط یک تشییعجنازه، بلکه نمایش قدرت و وحدت ملتی بود که با خون شهدای خود، بذر امید را در دل فلسطین و جبهه مقاومت میکاشت.
انتهای خبر/