
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی هرمز، محمد پاینده، رئیس حزب همت استان هرمزگان در یادداشتی با عنوان امام راحل و ایران قوی نوشت: وقتی از ایران قوی سخن میگوییم، نمیتوان نام امام خمینی (ره) را از متن این مفهوم جدا کرد. امام راحل، نه فقط بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بلکه معمار یک هویت تازه برای ملتی بود که سالها در حاشیه قدرت جهانی، درگیر تحقیر و وابستگی بودند. ایرانِ قوی، به تعبیر امام، ایرانی است که روی پای خود میایستد، به مردمش تکیه میکند، از دشمن نمیترسد، به وعده الهی ایمان دارد و هرگز تن به ذلت نمیدهد.
پیش از انقلاب اسلامی، ایران با همه پیشینه تمدنی خود، به دولتی وابسته و تحقیرشده تبدیل شده بود. شاه با ظاهر مدرنیته، اما در باطن برده سیاستهای کاخ سفید و لندن بود. مردم در فقر، سیاست در سیطره، دین در انزوا، و فرهنگ در مسیر انحلال بود. در چنین شرایطی، امام خمینی با صدایی برخاست که پایههای پوسیده نظم تحمیلی را لرزاند. صدایی که نه از تانکها، بلکه از باور برخاست؛ نه از زرادخانهها، بلکه از ایمان مردم.
ایران قوی، یعنی مردمی قوی، امام از همان آغاز، محور اقتدار را ملت قرار داد. برخلاف رژیم گذشته که مردم را رعیت میخواست، امام مردم را صاحبان اصلی انقلاب دانست. در گفتمان امام، "میزان رأی ملت است" فقط یک شعار نبود، بلکه شالوده جمهوری اسلامی شد. برگزاری همهپرسی جمهوری اسلامی، تدوین قانون اساسی با رأی مردم، انتخاباتی پشت انتخابات، همه نشان داد که در منظومه فکری امام، بدون مردم هیچ قدرتی مشروع نیست.
ایران قوی، یعنی دینمحوری در سیاست. آنچه امام خمینی را از سایر رهبران سیاسی و انقلابی جهان متمایز میکند، تلفیق عقلانیت سیاسی با معنویت الهی است. او سیاست را از دنیازدگی پاک کرد و معنویت را از عافیتطلبی جدا ساخت. در نگاه او، ولایت فقیه نه یک استبداد دینی، بلکه ضامن عدالت، استقلال و صیانت از آرمانهای مردم است. امام دین را از حاشیه زیست اجتماعی بیرون آورد و در متن تصمیمسازیهای کلان قرار داد، بیآنکه به تحجر یا عوامگرایی تن دهد.
ایران قوی، یعنی استقلال کامل، شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» عصاره نگاه راهبردی امام به سیاست خارجی بود. او بر این باور بود که هیچ کشوری، هرچند قدرتمند، حق دخالت در سرنوشت ملتها را ندارد. از همین رو، جمهوری اسلامی ایران از روز نخست، خود را از دو قطب قدرت جهانی جدا کرد و به عنوان کشوری مستقل، آزاد و صاحبنظر پا به عرصه بینالملل گذاشت. اگر امروز ایران در برابر تحریمها، تهدیدها، جنگهای شناختی و هجمههای ترکیبی میایستد، ریشه در همان استقلالخواهیای دارد که امام نهادینه کرد.
ایران قوی، یعنی امید به آینده، یکی از ویژگیهای بینظیر امام راحل، آن بود که هرگز نگاهش به گذشته قفل نشد. او نه تنها نظم پوسیده سلطنت را برچید، بلکه نظمی نو آفرید. او انقلاب را پایان کار نمیدانست، بلکه آغاز راهی میدانست که باید با عدالت، پیشرفت، مقاومت و بیداری ملتها همراه شود. به همین دلیل، صدور انقلاب در نگاه امام، صدور سلاح و قدرت نبود؛ صدور اندیشه، بیداری، مقاومت و ایستادگی بود.
امام راحل، طایران را از «کشوری تابع» به «کشوری الگو» تبدیل کرد. الگویی برای مظلومان، مسلمانان، مستضعفان و حتی آزادگان جهان. ایستادگی فلسطین، بیداری در لبنان، پایداری سوریه، مقاومت یمن و حتی جنبشهای ضداستبدادی در آفریقا و آمریکای لاتین، بیتأثیر از موج بیداریای که از ایران برخاست نیست.
اکنون، پس از چهار دهه، ایران قوی میراث گرانسنگ همان مردی است که قامت خم نکرد، نگاه به درون داشت، اعتماد به مردم را اصل دانست و تا آخرین لحظه زندگی، از اصول خود عقب ننشست.
ایرانِ قوی امروز، اگرچه با چالشهای بزرگ مواجه است، اما سرمایهای دارد که کمتر ملتی از آن برخوردار است: «سرمایه ایمان». امام رفت، اما راهش ماند. راهی که هر جا به آن بازگشتیم، قویتر شدیم، مستقلتر شدیم، و عزیزتر ماندیم.