
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی هرمز، حجتالاسلام والمسلمین احمد غلامی، کارشناس مسائل سیاسی استان هرمزگان در یادداشتی نوشت: در روزهایی نهچندان دور، رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت هشدار دادند: فتنهای در راه است. دشمن این بار نیز با تکرار شیوههای کهنه اما خطرناک خود، درصدد ایجاد تفرقه در جامعه ایرانی بود. طراحی دقیق و پیچیدهای که از ماهها قبل آغاز شده بود، قرار بود قلب ایران را نشانه بگیرد. اما این طراحی، با بیداری مردم و رهبری حکیمانه رهبر انقلاب، به ضد خود تبدیل شد.
نظام سلطه با اتکا به مزدوران داخلی، نفوذیها، وطنفروشان و برخی چهرههای بیهویت، تلاش داشت تا جامعه را دچار تشتت و بحران کند. امید دشمن به برهم زدن انسجام اجتماعی، پروژهای بود که با حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران به اوج خود رسید. آنان خیال میکردند که با یک حمله نظامی میتوانند جرقه یک فتنه بزرگ را روشن کرده و مردم را علیه نظام به خیابانها بکشانند.
اما محاسبات دشمن، از اساس اشتباه بود. نه تنها این حمله باعث فروپاشی انسجام اجتماعی نشد، بلکه به شکلگیری همبستگی بیسابقهای در دل جامعه انجامید. حمله به ایران در روز عید غدیر، روز ولایت و ریشهدارترین نماد همبستگی شیعی، پاسخ الهی به احمقهای تاریخ بود. همانگونه که امام صادق(ع) فرمود: «دشمنان ما احمقاند».
ملت ایران یکپارچه، از اقشار مختلف، جناحهای گوناگون، حتی کسانی که پیشتر منتقد نظام بودند، در یک صف واحد ایستادند. فریاد «جانم فدای ایران» نه یک شعار تبلیغاتی، بلکه یک واقعیت اجتماعی بود که خیابانها را پُر کرد. سیاسیونی که تا دیروز سکوت کرده بودند، اینبار در قامت مدافعان وطن، فریاد استقلال و عزت سردادند.
دشمن میخواست شکاف ایجاد کند، اما مردم نشان دادند که امنیت و اقتدار ایران خط قرمز همه آنهاست. نیروهای مسلح، با تکیه بر دانش و تجهیزات بومی، درسی فراموشنشدنی به صهیونیستها دادند. موشکهای نقطهزن ایران، نهتنها معادلات نظامی دشمن را بههم ریخت، بلکه صنایع نظامی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. در حالی که آنان به خیال خام خود، بهدنبال نابودی تأسیسات راهبردی ایران بودند، روز به روز با حجم و قدرتی تازه، پاسخهایی کوبنده دریافت میکردند.
دشمن درمانده، وقتی از عرصه نظامی نتیجه نگرفت، به ابزار جنگ روانی و سایبری متوسل شد. صدا و سیمای جمهوری اسلامی هدف حمله قرار گرفت، اما باز هم صدای ایران خاموش نشد. رسانههای مستقل و آزاده جهان، زبان گویای مظلومیت ملت ایران شدند.
همزمان، سلاحهای بومی ایران، برگ برندهای بود که معادلات جهانی را تغییر داد. در تمام ۱۲ روز جنگ، نسل به نسل، موشکهایی پیشرفتهتر به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک شد. این قدرت نظامی، ثمره سالها مجاهدت فرزندان وطن در صنایع دفاعی بود. صهیونیستها نهتنها در جنگ نظامی، بلکه در فتنهانگیزی داخلی نیز شکست خوردند و حتی حامیان غربی آنها نیز نتوانستند راه نجاتی پیش پایشان بگذارند.
در اوج این نبرد، ایران سردارانی رشید را از دست داد، اما خون آنان، خاک وطن را زندهتر کرد. همبستگی اجتماعی، بار دیگر جان گرفت. دیگر حتی امید دشمن به پادوهای داخلی نیز نابود شد.
اگر ایران در این جنگ ایستاد و پیروز شد، مرهون سه عامل کلیدی بود: رهبری هوشمندانه فرمانده کل قوا، انسجام ملی و اقتدار نظامی. این سه مؤلفه، دشمن را وادار کرد تا عقبنشینی کند و بهزعم خودش، از "پایان جنگ" سخن بگوید. اما در حقیقت، پایان جنگ برای او چیزی نبود جز آغاز یک خفت تاریخی.
در روزهایی که جهان اسلام با چشمانی نگران به تهران مینگریست، جمهوری اسلامی ایران با سربلندی از آزمونی سخت عبور کرد. اتحاد اقشار مختلف، بازگشت سیاسیون به میدان، حضور آگاهانه مردم در صحنه و حمایت بیدریغ از نیروهای مسلح، صفحهای نو در تاریخ عزت ملی ایران رقم زد. این جنگ، بیش از آنکه نبرد تسلیحات باشد، میدان آزمون عقلانیت، هوشیاری و ریزهمبستگیهای اجتماعی بود.
امروز جهان فهمیده است که ملت ایران با وجود تمامی فشارها، نه تنها دچار گسست نمیشود، بلکه با هر تهدید، پیوندش محکمتر میشود. دشمن باید این واقعیت را بپذیرد: ایران، کشور «قلبهای بیدار» است. و در کشوری که دلها برای وطن میتپد، فتنهگری دشمن راه به جایی نخواهد برد.