به گزارش شبکه اطلاع رسانی «هرمز»، شهید عیسی ذاکری یادگار جعفر و مریم ۱۰ فروردین ۱۳۴۷ در روستای میرآباد از توابع شهرستان میناب به دنیا آمد.

پدرش نگهبان سد بود و با دست رنج شغل پدر بزرگ شد و در سال‌های کودکی چون پای روضه و منبر اهل بیت(ع) نشسته بود ارادت خاصی داشت و با این خانواده آشنا شد به همین دلیل تصمیم گرفت درس دین و انسانیت بیاموزد.

 وی سپس تحصیلات خود را تا سطح دو طلبگی در حوزه علمیه قم ادامه داد و سال ۱۳۶۵ درحالی که حدودا ۱۸ ساله بود به عنوان یک طلبه بسیجی راهی جبهه‌های جنگ شد.

این طلبه شهید ۱۹ فروردین سال ۱۳۶۶ درست زمانی که تازه به سن ۱۹ سالگی رسیده بود و درهمان ماه تولدش بر اثر ترکش به سر درمنطقه فاو آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست.

مزار شهید عیسی ذاکری در گلزار شهیدان میناب قرار دارد.

شهید عیسی ذاکری در بخشی از وصیت‌نامه خود، آورده است: ای مومنین، ای مستضعفین، ای خوانندگان این وصیت‌نامه گواه باشید من رفتم و پس از گذشت ۱۳۴۶ سال ندای مظلوم تاریخ را لبیک گفتم.

وی ادامه داده است: ای زمان شاهد باش من در سال ۶۵ رفتم تا ندای پرخروش سرود مظلومان امام حسین(ع) را که این بار از گلوی مردی برومند حضرت روح الله امام خمینی (ره) مرتعش می‌شود، را لبیک گویم و خون بی‌ارزشم را برا رضای خدا به پیشگاه او هدیه می‌برم.

این طلبه شهید دفاع مقدس افزوده است: ای خداوند کریم! اگر دین اسلام و عزت و سرافرازی اسلام به از بین رفتن و ریختن خون کسانی چون این حقیر است پس قابلیت شهادت را به این بنده حقیرت عطا بفرما.

پیرو هوا و هوس نباشید

شهید ذاکری نوشته است: گوش‌های سنگین و قلب‌های مهر خورده و چشمان کور شده دنیای مظلومیت منحط و ظالمان انحطاط ‌گر به هوش باشند که من با بینش کامل به راهم و به عاقبتم این راه را انتخاب و به یاری حق تا آخر ادامه خواهم داد و تا گرفتن حق مظلومان از ظالمان تا آزادی قدس و کربلا و تا مرز لذت‌بخش شهادت، زیرا ما همیشه پیروز هستیم.

وی در ادامه وصیت‌نامه خود بیان داشته است: ما را چه باک از شهادت که خود تولدی است نوین و آغازی تازه بر پایانی کوتاه؛ چقدر سعادت می‌خواهد شهادت در راه خدا.

این شهید خطاب به مردم افزوده است: ای کسانی که پشت جبهه هستید بدانید اگر لحظه‌ای غفلت کنید و کفران نعمت آزادی و جمهوری اسلامی کنید، خداوند این نعمت عظیم را از شما سلب خواهد کرد و روباه‌ها در کمین، او را خواهند ربود؛ آن‌ها که زهر این آزادی بر بدنشان وارد شده دیگر بار به شما اجازه نخواهند داد که به چنین نعمت عظیمی برسید.

شهید ذاکری خطاب به پدر ومادرش نیز نوشته است: مادرجان از من راضی باش و مرا حلال کن، من به کربلای ایران می‌روم و در راه حسین(ع) برای رضای خدا جان می‌سپارم؛ اما شما پدر گرامی که همچون فرشته‌ای مهربان برایم رنج بسیار کشیده‌اید از شما التماس دعا دارم مرا همیشه دعا کنید.

وی اضافه کرده است: برادران گرامی، امام خمینی (ره) عزیز و مسوولان کشور اسلامی‌مان را تنها نگذارید و لحظه‌ای از پاسداری میهن اسلامی غافل نباشید زیرا شیطان‎‌ها منتظر لحظه‌ای غفلت هستند تا این نعمت بزرگ اسلام عزیز را از بین ببرند.

این طلبه شهید دفاع مقدس در پایان وصیت‌نامه تاکید کرده است: پیرو هوا و هوس نباشید به حرف‌های امام خمینی (ره) گوش فرا دهید و آرزوهای دل را زیرپا گذارید.

انتهای خبر/