یادداشت؛
حجاب؛ قانون الهی، مسئله اجتماعی
در جهان امروز که زن در بسیاری از جوامع به کالایی مصرفی یا ابزاری برای بهرهکشی جنسی تقلیل یافته، حجاب اسلامی میتواند سدی در برابر این نگاه ابزاری باشد.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «هرمز»؛ حجتالاسلام والمسلمین احمد غلامی دکتری حقوق عمومی در یادداشتی نوشت: حجاب و زیست عفیفانه، از جمله مقولاتی است که هم در متون دینی و هم در ساختار حقوقی جمهوری اسلامی ایران جایگاه روشن و غیرقابل انکاری دارد. آیات صریح قرآن کریم، از جمله آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور، حجاب را بهعنوان یک حکم الهی و راهکاری برای صیانت از کرامت انسانی، پاکیزگی فردی و سلامت اجتماعی معرفی میکند.
در نظام حقوقی جمهوری اسلامی نیز حجاب بهعنوان یک الزام قانونی پذیرفته شده است. با این حال، آنچه امروز بهعنوان چالش اصلی مطرح میشود، نه اصل حکم حجاب، بلکه شیوه مواجهه و نحوه اجرای آن در جامعه است.
تجربههای اجتماعی و حتی بررسیهای حقوقی نشان میدهد که برخوردهای صرفاً دستوری، سلبی و انتظامی با پدیده بدحجابی، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت ظاهری از نظم ایجاد کند، اما در بلندمدت نهتنها اثر پایدار ندارد، بلکه گاه به مقاومت پنهان و گسست ارزشی منجر میشود.
حجاب، برخلاف برخی تصورها، یک موضوع تکبعدی و صرفاً انتظامی نیست؛ بلکه پدیدهای چندلایه، فرهنگی، تربیتی و هویتی است که بدون توجه به بسترهای اجتماعی، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
در جهان امروز که زن در بسیاری از جوامع به کالایی مصرفی یا ابزاری برای بهرهکشی جنسی تقلیل یافته، حجاب اسلامی میتواند سدی در برابر این نگاه ابزاری باشد.
زن مسلمانِ عفیف، با انتخاب آگاهانه پوشش، از کرامت، عزت و هویت مستقل خود صیانت میکند. با این حال، تحقق این کارکرد، نیازمند یک «مدل جامع» است؛ مدلی که تنها بر ابزار قانون تکیه نکند.
نخستین رکن این مدل، خانواده امن و اقناعی است. خانواده، بهویژه مادر، نقش بنیادینی در شکلگیری نگرش دختر نسبت به حجاب دارد. مادری که بتواند تصویر زیبا، عزتمند و دوستداشتنی از زن مسلمان ارائه دهد، عملاً زمینه انتخاب درونی حجاب را فراهم میکند.
تجربه نشان داده است که برخوردهای عاطفی، اقناعی و مبتنی بر محبت، بسیار مؤثرتر از اجبار و تحمیل هستند. حجاب تحمیلی، تنها تا زمانی پایدار است که ناظر و کنترلکنندهای وجود داشته باشد؛ اما حجاب برخاسته از باور، حتی در غیاب نظارت نیز حفظ میشود.
اسلام با همه زیباییها، منطق و کرامتهایش، اگر بهدرستی در خانواده معرفی شود، برای نسل جوان جذاب و پذیرفتنی خواهد بود. دختری که هویت زن مسلمان را بشناسد و به آن افتخار کند، حجاب را نه بهعنوان یک محدودیت، بلکه بهمثابه بخشی از شخصیت و انتخاب خود میپذیرد.
دومین رکن، عقلانیت و بینش فردی است. جامعه امروز، جامعه پرسشهاست؛ نسلی که با انبوه اطلاعات، روایتها و الگوهای متنوع مواجه است، با دستور و بخشنامه قانع نمیشود. دختران و زنان جوان باید فرصت مطالعه، گفتوگو و تفکر درباره فلسفه پوشش داشته باشند.
حجاب زمانی ماندگار میشود که فرد آن را راهکاری برای حفظ کرامت انسانی، امنیت روانی و سلامت اجتماعی بداند، نه صرفاً واکنشی به فشار اجتماعی یا ترس از برخورد قانونی.
وقتی عقلانیت شکل بگیرد، فرد نهتنها به حجاب پایبند میماند، بلکه خود به مدافع آن تبدیل میشود. چنین پایبندیای، عمیق، داوطلبانه و پایدار است؛ چیزی که هیچ ابزار سلبیای قادر به تولید آن نیست.
البته این سخن بهمعنای نفی قانون نیست. قانون باید محترم شمرده شود و نظم اجتماعی بدون قانون معنا ندارد. اما قانون بهتنهایی کافی نیست.
حجاب با «بگیر و ببند» حل نمیشود؛ همانگونه که بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی، با رویکرد صرفاً انتظامی حل نشدهاند. اگر عقلانیت، اقناع و تربیت فرهنگی در کنار قانون قرار نگیرد، پایبندی پایدار شکل نخواهد گرفت.
در نهایت، حجاب زمانی به یک هنجار ماندگار اجتماعی تبدیل میشود که از سطح اجبار، به عمق باور منتقل شود؛ مسیری که از خانواده آغاز میشود، با عقلانیت فردی تداوم مییابد و در سایه قانونِ حکیمانه و نه صرفاً قهری، به ثبات میرسد.
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!