حالت تاریک

امروز : یکشنبه, 1403/05/07 | 2024/07/28

Logo

گزارش روایی از حضور شهید گمنام در رودان؛

چند ساعت با شهدا

چند ساعت با شهدا

حوالی ساعت ۱۵ بود که فضای شهر رودان با ورود شهید گمنام معطر شد و چه زیبا و پر شور مردمان بهشت جنوب از شهید خوش‌نام استقبال کردند؛ یکی اسپند دود کرده بود دیگری گل و شکلات می‌ریخت.

به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی«هرمز»؛ ایست بازرسی شهید مریدی‌زاده میعادگاه استقبال از شهید گمنام دفاع مقدس در شهرستان رودان بود؛ مردم شهیدپرور رودان از ساعت ۱۴ از گوشه و کنار شهر به ایست بازرسی آمدند و در انتظار رسیدن آمبولانس حامل شهید گمنام بودند.

حوالی ساعت ۱۵ بود که فضای شهر رودان با ورود شهید گمنام معطر شد و چه زیبا و پر شور مردمان بهشت جنوب از شهید خوش‌نام استقبال کردند؛ یکی اسپند دود کرده بود دیگری گل و شکلات می‌ریخت.

 

چند ساعت با شهدا

پیکر مطهر شهید گمنام چند متری بر روی دستان مردم شهید پرور شهر رودان قرار گرفت و دوباره سوار بر آمبولانس به مقصد بعدی که آستان مقدس سید سلطان محمد(ع) شهرستان رودان بود ماشین به حرکت در آمد.

در مسیر رفتن به زیارت سید سلطان محمد(ع)، روستاهایی نیز وجود داشت که در آنجا خودشان را برای استقبال از شهید گمنام آماده کرده بودند؛ موکب زده بودند و با توزیع شربت، شیرینی، آب و... از زائران شهید پذیرایی می‌کردند.

چند ساعت با شهدا

روستای فاریاب رودان یکی از مکان‌هایی بود که جمعیت فراوانی برای استقبال از شهدای گمنام آمده بودند؛ در این میان کودکان با در دست داشتن پرچم ایستاده بودند و همراه با مداحی که گذاشته بودند«شهید گمنام سلام» مداحی را زمزمه می‌کردند و پرچم‌ها را تکان می‌دادند در گوشه‌ای پیرمردی که هفتاد سال را رد کرده بود سربند پوشیده و پرچم به دست ایستاده بود و اسپند برای شهید گمنام دود می‌کرد و می‌گفت «خوش‌آمدی بابا، خوش آمدی بابا».

انبوه جمعیت در روستای فاریاب مانع از حرکت ماشین آمبولانس می‌شد و دوست داشتند این شهید بیشتر در آن مکان باشد تا نجوا و درد و دل با آن داشته باشند؛ اما مقصد بعدی رسیدن به زیارت سید سلطان محمد(ع) و حضور در یادواره شهدای خوش‌نام هرمزگان بود.

 

چند ساعت با شهدا

به زیارت سید سلطان محمد (ع) که نزدیک می‌شدیم انگار روستاها کسی در آن نبود و جای تعجب شد که مردم این منطقه در هوای بهارگونه پاییزی که معمولاً جلوی خانه‌هایشان می‌نشتند اما هیچ کس حضور نداشت و این تبدیل به یک سوال مبهم برای ما شد تا مسیر را ادامه دادیم همراه با آمبولانس حامل شهید گمنام بیش از ۳۰ ماشین نیز حضور داشت که از شهر رودان شهید را همراهی می‌کردند.

از بلندای جاده که منتهی به زیارت سید سلطان می‌شود جمعیتی انبوه را نشان می‌داد؛ جمعیتی که نه تنها مردمی که در آن منطقه بودند بلکه زنان و مردان و کودکان از روستاهای اطراف نیز برای استقبال آماده بودند و آن روستاهای سوت و کور جمعیتش به عشق شهید گمنام آنجا آمده بودند.

 

چند ساعت با شهدا

دمام‌زنی که یکی از عزاداری‌های سنتی هرمزگان به شمار می‌رود مردم این خطه از جنوب با نواختن سنج و دمام به استقبال از شهید گمنام آمدند.

دختر بچه‌ها هر کدام برای خودشان سبدهای پر از گل و شکلات داشتند و بر روی تابوت شهید می‌ریختند؛ زنان هر کدام جا اسپندی و اسپند از خانه‌شان آورده بودند و در گوشه و کنار اسپند دود می‌کردند؛ در گوشه‌ای دیگر یکی چای برای زائران می‌ریخت دیگری شربت.

زنان، نان‌ و کلوچه‌های محلی برای زائران شهدا درست کرده بودند و از آنها پذیرایی می‌کردند؛ در میان جمعیت بانویی را دیدم که با نوزاد دوماهه خود به مراسم آمده بود هنگامی که علت حضورش را پرسیدم گفت ما پایبند به خون پاک شهدا هستیم و خداوند توفیق داد که در سن دو ماهگی دخترم در مراسم شهدا شرکت کند و ان‌شاالله خود شهدا عنایت ویژه‌ای داشته باشد تا فرزندانمان یاور حضرت مهدی(عج) شوند.

 

چند ساعت با شهدا

شهید گمنام بعد از تشییع پر شور و شعف توسط اهالی منطقه زیارت کنار بارگاه سید سلطان محمد(ص) قرار گرفت و بعد از عزاداری و مداحی سنتی به حسینیه امامزاده برای برگزاری یادواره شهدا منتقل شد.

حال و هوای حسینیه خیلی منور و معطر شده بود و به برکت حضور این شهید بزرگوار همه چیز دست به دست یکدیگر می‌داد تا حال دل آدم در آنجا منقلب و خوب شود؛ از خواندن دکلمه پسر نوجوان که تبدیل به روضه‌ای شد که اشک همه را در آورد تا صحبت‌های پرمحتوای سردار سالاری، فرمانده سپاه امام سجاد(ع) همه و همه برای ما زائران شهدا جذاب و خاص بود.

گفتنی است که شهید گمنامی که در شهرستان رودان حضور دارد بناست در روز پنج‌شنبه در فاریاب رودان به خاک سپرده شود تا مزارش میعادگاهی باشد برای عاشقان.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از