به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «هرمز»؛ یکی از مهمترین نقاط عطف و درخشانی که دولت سیزدهم بعد از دولتهای مختلفی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی روی کار آمدند یک وجه تمایزی داشت، مفاهیمی که ما در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جزو وظایف دولت هست، بهویژه در اصل ۴۴ قانون اساسی که تکیه بر بخش تعاونیها و استفاده از ظرفیتهای دولت و بخش خصوصی بهصورت همزمان بود این دولت توانست یک گام مؤثری را بردارد.
به تعبیر دیگر اینکه، طبق اصل ۴۴ قانون اساسی قرار است که قسمتی از ظرفیتهای اقتصادی، دولتی باشد یکقسمتی از آن بخش خصوصی باشد و یکبخشی از آن نیز حوزه تعاونیهاست که باملاحظه تاریخ اقتصادی دولتهای قبل متوجه خواهید شد که دولتها یا کاملاً به بخش خصوصی گرایش پیدا کردند و یا کاملاً دولتی شدند که این توازن را نتوانستند برقرار کنند، اما دولت شهید رئیسی توانست این توازن را در اصل ۴۴ ایجاد کند و این، یکی از نکات مهمی هست که میتوانیم از آن تعبیر کنیم.
شهید رئیسی توانستند یک تراز جدیدی را از خدمت و مدیریت ارائه کنند، به این تعبیر خدمت که برگرفته از مولفههای انقلاب اسلامی و گفتمان انقلاب هست، خدمت یعنی اینکه حاکمان، مردم را پاییندست خودشان نبینند بلکه مردم را فرادست ببینند نه فرودست، اگر این نوع نگاه حاکم باشد همواره مردمسالاری دینی میتواند اتفاق بیفتد، به این معنا که مردم تعیینکننده و حاکمان اصلی هستند و مسئولان نیز خدمتگزارند.
این نوع تلقی در گفتمانهای لیبرالی و گفتمانهای سکولار پیدا نمیکنیم، بلکه این نوع گفتمان، در گفتمان انقلاب اسلامی هست که مردم را سالار سیاست و حاکمیت و جامعه میداند، به عبارتی، مردمسالاری دینی حاکم هست و مدیریت هم در خدمت به مردم هست، یعنی اگر تخصص و تعهدی وجود دارد؛ حتماً باید در خدمت مردم باشد و آنجاست که خدمت صادقانه و مدیریت عالمانه اتفاق خواهد افتاد، این نیز یکی از وجوه دیگر عملکرد دولت شهید رئیسی است که میتوان از آن تعبیر کرد.
با این تعابیری که بیان شد، دولت شهید رئیسی توانست خیلی از مشکلات کشور را حل کند، کاهش نرخ تورم و بیکاری، احیای کارگاهها و کارخانههای تعطیلشده و معطلمانده و... از برکات دولت سیزدهم است.
این نوع نگاه، یک نوع نگاه دولت انقلابی هست اگر خواسته باشیم ویژگیهای دولت انقلابی را از دولت غیرانقلابی تعبیر یا تقسیمبندی کنیم میتوان گفت که دولت انقلابی دولتی مردمی و دلسوز بوده و به دنبال احیای ظرفیتهای معطلمانده است که شهید رئیسی و همکارانش بهخوبی این موضوع را پیگیری کردند.
امروز ما نشانههای خیلی خوبی را از عملکرد دولت سیزدهم مشاهده میکنیم، بهعنوانمثال؛ شرکت هفتتپه، شرکت و صنایعی که معطلمانده بود نمونههایی از همین رویکرد احیای ظرفیتهای معطل است و این یکی از دستاوردهای مهم دولت سیزدهم است که اگر این روند ادامه پیدا میکرد قطعاً بسیاری از مشکلات دیگر کشور و مردم خیلی راحتتر حل میشد و آن شیرینیاش را مردم به کام خودشان میدیدند.
لذا این یک تجربه تاریخی است که میتواند یک مدل باشد، مدل برای اینکه اگر از ما سؤال شود که تئوری دولت انقلابی و نظام اسلامی و همچنین تئوری انقلاب اسلامیتان کجا یک مدل موفق ارائه داده است، میتوانیم به اینجا استناد کنیم که دولت شهید رئیسی یک دولتی بود که نگاهش به ظرفیتهای داخلی، به جوانان، به تخصصهای داخلی و همچنین احیاء ظرفیتهایی بود که به آن توجه نشده بود.
نگاه شهید جمهور به قسمتهای اجتماعی بود که دیده نشده بود، کشاورزان، روستاییان دامداران، جوان تحصیلکردهای که در شهر و روستای دورافتاده بود و کسی از تخصص وی، استفاده نمیکرد، این نوع نگاه، نگاه گفتمان انقلاب اسلامی است که دولت شهید رئیسی تا آنجایی که در توانش داشت، پیگیر این موضوع بود و همگان شاهد بودیم.
در ارتباط با مسیر و الگوی توسعه و پیشرفت، تقریباً از ۱۰۰ سال ۱۵۰ سال گذشته، دو نوع الگو و مسیر با عناوین و اسامی مختلف ارائه و پیگیری شده است، یکی مدل توسعه غرب محور و دیگری مدل پیشرفت اسلامی ایرانی و انقلاب اسلامی است که تعالی و مدل آن در نظام مقدس جمهوری اسلامی شاهدیم.
مسیر الگوی توسعه غرب محور به دنبال آن است که ثابت کند کشورها مخصوصاً کشورهای جنوب و کشورهایی که با تأخیر توسعه یافتهاند فاقد انسانی و تخصصی لازم هستند و همواره باید پیرو غرب باشند و این گونه ادبیاتها را در شخصیتهایی مثل سید حسن تقیزاده که چهرهای غربگرا و در برههای، نماینده مجلس بود مشاهده میکنیم.
امروز دقیقاً همین کلیدواژهها را ما میبینیم و میشنویم که برخی معتقدند ما پیشرفت نمیکنیم مگر اینکه زیر پروبال کدخدا برویم و یا باید کدخدا را ببینیم، این گفتمان و ادبیات شبیه به هم است.
ملیشدن صنعت نفت که در طول تاریخ رخداده، باز هم شخصیتی همچون «علی رزمآرا» که در یک مقطع زمانی، رئیس ستاد مشترک ارتش و سپس نخستوزیر بود اعتقادش این بود که «ما توانایی ساخت یک آفتابه را نداریم، چطور میخواهیم صنعت نفت را ملی اعلام کنیم؟!» این نگاه شبیه برخی گفتههای امروزی است که میگویند حتماً غربیها باید بیایند برای صنعت پتروشیمی را راهاندازی کنند.
این چنین افرادی، تأکید دارند که حتماً باید شرکتهای خارجی، فرانسوی این کار را انجام دهند و مهندس و جوانان ایرانی را دستکم میگیرند، چنین دیدگاهی بیانگر آن است که این خط فکری را غرب به کشورها القا میکند و به آنان میگوید اگر قرار است شما به پیشرفتی برسید باید آن مسیری که ما رفتهایم را طی کنید و دنبالهروی ما باشید.
متأسفانه این رویکرد در برخی رشتههای علمی دانشگاههای کشورمان وجود دارد که فضای مسمومی نیز هست، بارها مقام معظم رهبری در جهت اصلاح آن و زدودن نگاههای غربگرایانه تأکید کردهاند، اما تحقق آن مستلزم یک کار فکری، فرهنگی، اجتماعی، رسانهای و همهجانبه است.
یکی از موضوعات دیگر که در سپهر سیاسی ایران خیلی لازم است به آن پرداخته شود و موشکافانه، زوایا و ابعادش بیان گردد، بحث جریان تحریف هست که با جریانات دیگر اعم از تحریم و غربگرا و حتی بعضاً با جریاناتی در دل جامعه و سنت میتواند پیوند برقرار کند، این تحریف اینجور نیست که فقط بگوئیم که ویژه یک گروه خاصی است و این خطر میتواند همه گروهها و جناحها و گفتمانهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تهدید کند، این یکی از چالشهای جدی انقلاب اسلامی است.
ابعاد تحریف باید برای جوانان و آحاد مختلف جامعه باز شود که چه کسانی پشت سر این تحریفها هستند، چه اهدافی را دنبال میکنند ولو اینکه این جریان تحریف ممکن است در بدنه انقلاب اسلامی و در بدنه دولت و نظام اسلامی هم باشد؛ اما در مسیر اهداف خودش در حرکت است.
ما در طول دهههای گذشته، بارها شاهد این جریانات بودیم، جریاناتی که حتی خودشان را در قالب مذهب و انقلاب هم تعریف میکردند، اما دقیقاً برخلاف اهداف انقلاب قدم برمیداشتند، کارهایشان عمدتاً دشمنشادکن بود و ضررهای زیادی هم به انقلاب اسلامی ایران زدند، مثلاً گروههایی مثل گروه فرغان، ترور شهیدان مطهری، رجایی، باهنر و بهشتی.
خیلی از این جریانات، خودشان را حتی ضد نظام پهلوی و ضد استعمار هم تعریف میکردند؛ اما به لحاظ مفهومی و گفتمانی شاید وجوه مشترکی هم با مبانی انقلاب اسلامی داشتند؛ اما دقیقاً اعمالی که انجام دادند برخلاف اعمال اهداف انقلاب بود و ضربههای جبرانناپذیری را به انقلاب اسلامی زدند.
میتوان گفت که اینان، نسل اولیه جریان تحریف بودند، در دهههای بعد، این جریان تحریف خیلی از مبانی اسلامی را تحریف میکردند، بهعنوانمثال، وقتی بحث آزادی و حقوق بشر خیلی برجسته شده بود، اما آنها برداشتهای سطحی خودشان را از آزادی، حقوق بشر و همچنین حقوق زنان، جایگاه و منافع آنها داشتند؛ لذا بعضاً به دنبال سوءاستفاده از اینها، سوءاستفاده از آزادی و زنان هم رقم میخورد.
امروز گروههایی که خودشان را حامی منافع زنان تلقی میکنند، یک جریان تحریف است، اما این جریان تحریف چهکار میکند؟ این جریان تحریف، موضوعاتی را به راه میاندازند که هیچ منافعی برای زنان ندارد و سوءاستفاده از آنان هم انجام میدهند.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به اینگونه رویکردها و ایجاد اتحاد و همدلی، بسیار نیاز دارد، مادامی که در یک جامعهای، اتحاد و همدلی تحقق نباید و نگاه وفاق آمیز صورت نگیرد، پیشرفت هم حاصل نمیشود و دولت چهاردهم هم در صورتی دولت موفقی است که اتحاد و همدلی را در وهله اول ایجاد کند و سپس از آن مسیری که قانون اساسی طراحی کرده که ظرفیتهای داخلی استفاده کند بپیماید و این مسیر را با اتحاد و همدلی مضاعف بهپیش ببرد و کشور را از بحرانها عبور دهد این اتفاق نمیافتد مگر اینکه همه گروههای سیاسی و اجتماعی دست به دست هم بدهند.
انتهای خبر/
- شهید رئیسی الگویی در تراز رئیسجمهور انقلابی است 1403/03/30 05:49
- مخاطب نامه رهبری، تمام آزادیخواهان عالم هستند 1403/03/29 08:24
- مشارکت در انتخابات ضامن استقلال کشور است 1403/03/28 15:51
- مشارکت در انتخابات، یعنی حمایت از کودکان غزه 1403/03/28 15:38