مستند ایکسونامی به طور کلی در ارتباط با سیر تحولات آمریکا از اوایل قرن بیستم تا قرن بیست و یکم را روایت میکند. اجازه دهید تحلیل را از ابتدای مستند شروع کنم. در ابتدای مستند چیزی که برای من جالب توجه آمد این بود که کینزی در جایی از صحبتهای خودش برای اثبات سخنش در رابطه با مسائل جنسی آزاد، این جمله را بیان میکند گناهی که همه آن را انجام دهند گناه نیست.
این جمله شاید به ظاهر ساده و یا حتی مسخره به نظر برسد، اما قدم ابتدایی برای انجام بسیاری از خطاها همین تفکر است. همانطور که در جامعه ما هم مصداق دارد. برای مثال وقتی همه کاری را انجام میدهند، مثلا همه بدون حجاب بیرون می روند چرا من انجام ندهم؟ پس در ابتدا تفسیر این نکته (کاری که در جامعه به صورت جامع انجام شود حتما درست نیست) در جامعه ما بسیار احساس میشود.
نکته بعدی مستند، بیتوجهی عمدی یا شاید غیر عمدی حکومت به چاپ کتابهای مستهجن است. چیزی که در مستند بیان شد این بود که همه چیز حتی خوردن مشروب ممنوع بود، اما در همان زمان امکان چاپ کتاب مصور جنسی به نویسنده داده میشد. البته در جایی از مستند به این نکته اشاره شد که کینزی افرادی را داشت که از او حمایت میکردند و اجازه نمیدادند مشکلی برای او پیش بیاید. حتی در این زمان که موسسه ای به نام کینزی درحال انجام فعالیت است، عضو سازمان ملل است و فردی مانند راک فلر از آن پشتیبانی میکند. شاید اصلا به همین علت بود که جنایاتی که کینزی در نوشتن کتاب خود انجام داده بود نادیده گرفته شد (افراد با نفوذ).
چیزی که در رابطه با این مستند مرا به فکر فرو برد این نکته است که زمانی در سال ۱۹۷۰ در آمریکا همجنسگرایی ممنوع اعلام شده بود و حتی یک بیماری روانی شمرده میشد اما چه شد که جامعه به سمتی رفت که ما الان در بسیاری از کشورها این مسئله را به شکل بسیار عادی ملاحظه میکنیم؟ نکته حائز اهمیت این است که پس از اینکه در جامعه آمریکا همجنسگرایی آزاد اعلام شد، دیگر توانایی جلوگیری از آن وجود نداشت، حتی زمانی که ایدز و بیماریهای جنسی در آن جامعه گسترده شده بود. پس نمیتوان در جامعه خود نیز به این باور داشت که در بازه زمانی اجازه مثلا بیحجابی را بدهیم یا اجازه ارتباط جنسی خارج از عرف را بدهیم و بگوییم اگر شرایط مناسب نبود باز آن را ممنوع میکنیم. در نتیجه، امکان تست و تجربه کردن مستقیم این مسائل وجود ندارد و فقط میتوان از تجربیات این کشورها استفاده کرد.
مسئله بعدی که آن را در جامعه خودمان نیز احساس میکنم؛ مسئله تمسخر اعتقادات قدیمی و فرهنگ جامعه توسط معترضان است. آنها میخواستند هم نظر بقیه را به خود جلب کنند و هم نظریاتی کاملا متفاوت با آن ارائه دهند. چیزی که اکنون در جامعه و بهویژه در اعتراضات یا بهتر است بگویم در اغتشاشات اخیر بسیار مشاهده میشد. برای مثال زنانی که تصمیم گرفتند همه عقاید پیشین خود را دور بریزند و به سمت افکاری که برای آنها نو و جدید بود بروند حتی اگر اطلاعات دقیقی از آن نداشته باشند.
مسئله مشترک بعدی بین ما آمریکا؛ اشاره به این نکته در مستند بود که در قرن بیستم مردم برای اثرگذاری هر چه بیشتر تصمیم گرفتند در اعتراضات و راهپیماییها برهنه شوند. چیزی که ما هم آن را در اعتراضات مشاهده میکردیم.
نکته بعدی در مورد شکست اخلاقی غرب را میتوان سست بودن حکومت در برابر مردم دانست. زمانی که دولت پس از مدتی به خودش آمد و تصمیم گرفت رو به روی این روند رو به انحطاط بیاستد، پس کتابهایی که حاوی مطالب نامناسب است را سوزاند و از چاپ آن جلوگیری کرد، اما پس از مدتی دوباره تسلیم شد و همه چیز را آزاد گذاشت. البته در اینجا باز هم مسئله تجربه کردن امور مطرح میشود که پس از تجربه کردن موضوعی نمیتوان به راحتی آن را از افراد گرفت.
سپس اشکالی است که در بیماری ایدز دولت آن را اتخاذ کرد. زمانی که دولت تصمیم گرفت آشنایی با مسائل جنسی و همجنسگرایی را به مدرسه ها بکشاند و به کودکان و حتی مردم مناطق دور افتاده آموزش کاملی در اینباره بدهد. که این مسئله خود نیز باعث آگاه کردن کسانی میشود که اطلاعاتی درمورد آن ندارند و هم باعث مسائل نامطلوبی در کودکان میشود.
در نهایت نتیجه آزاد شدن مسائل جنسی و بیبند و باری در غرب رسیدن به فمنیست بود. جایی که زنان غرب به این نکته رسیدند که آزادیهایی که تا کنون به آنها دست پیدا کرده اند در عمل به ضرر آنها و حقوق آنهاست پس تصمیم گرفتند به سمت فمنیست شدن حرکت کنند.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که همه این آزادیها فقط به بهانه زنان انجام میشود درصورتی که در عمل بیشترین خسران را زنان متحمل میشوند، مانند آن چیزی که ما در جامعه خود میبینیم. همه چیز به اسم آزادی زنان است و دختران جوان هم این شعار هارا باور میکنند و به سمت آنها گرایش پیدا میکند در صورتی که زنان غربی تمام این راه را رفته اند و نتیجه ای جز خسران و زیان ندیده اند. زیان هایی مانند خودکشی، تجاوز های فامیلی، حاملگیهای ناخواسته و سقط جنین، تک سرپرست بودن مادر در خانواده، افزایش ۱۵ برابر شدن ازدواج سفید، افزایش پنج برابری نرخ طلاقها و در نهایت این مشکلات میتوان به موضوع شاراه کرد که در آمریکا یک سوم کودکان با پدر واقعی خود زندگی نمیکنند و با ناپدری زندگی میکند و یک چهارم آنها اصلا پدری ندارند.
همه و همه این مسائل از جایی شروع شد که مردم تصمیم گرفتند با سخن خدا مخالفت کنند و آزادیهایی را در ظاهر به دست بیاورند، در حالی که همه آن راه ها تنها به سمت گردابی از بدبختی و مشکلات میرفت.
در رابطه با جایگاه کشور خودمان نسبت به این مستند، من فکر میکنم ما در مراحل ابتدایی همان اعتراضات هستیم. جایی که وعدههایی دروغین درباره آزادی به مردم داده شده و آنهارا فریفته است. پس اگر در همین زمان آگاهیهایی از جهان غرب به آنها داده نشود و یا اگر دولت در جایی کوتاهی انجام دهد یا با آنها کنار بیاید، شاید همه نتایج زیان بار آمریکا و کشورهای غربی برای ما نیز اتفاق بیافتد، در صورتی که ما به راحتی میتوانیم با مطالعه تجربیات آنها از این مسیر جلوگیری کنیم. اما متاسفانه غرب با در دست داشتن ابزار رسانه، امکان رسیدن پیام حق را در بسیاری از مواضع به افراد گرفته و میخواهد همه جوامع را با هم غرق کند.
در نهایت به گفته شهید استاد مطهری، از نظر قرآن؛ «تاریخ بشر و تحولات آن، بر طبق یک سلسله سنن و نوامیس صورت میگیرد و عزتها، ذلّتها، موفقیتها و شکستها، خوشبختیها و بدبختیهای تاریخی، حسابهای دقیق و منظم دارد و با شناختن آن حسابها و قانونها میتوان تاریخ حاضر را تحت فرمان درآورد و به سود سعادت خود و مردم از آن بهرهگیری کرد».
تحلیل مستند ایکسونامی
درسا میرزایی، دانشجوی کارشناسی آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان هرمزگان
- شهید رئیسی الگویی در تراز رئیسجمهور انقلابی است 1403/03/30 05:49
- مخاطب نامه رهبری، تمام آزادیخواهان عالم هستند 1403/03/29 08:24
- مشارکت در انتخابات ضامن استقلال کشور است 1403/03/28 15:51
- مشارکت در انتخابات، یعنی حمایت از کودکان غزه 1403/03/28 15:38