به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «هرمز»؛ این مستند شرح اتفاقات و تغییرات در جامعه غربی در قرن بیستم تا بیست و یکم است؛ در ابتدای فیلم نشان داده میشود که بعضی از ایرانیها مخصوصا قشر جوان سعی دارند که جامعه ای شبیه جامعه اروپایی داشته باشند و این موضوع را میتوان ربط داد به چند اغتشاش اخیر که در کشور اتفاق افتاده است. در واقع در جریان فیلم من بیشتر به این موضوع فکر میکردم که واقعا قصد این همه جنجال و کشتار رسیدن به همچنین جامعه ای بود، که بعد از این همه سال هنوز هم تبعاتش جامعه را درگیر خود کرده است.
اما نکتهای که وجود دارد این چنین مسائل برای آنها اکنون تبدیل به عادت شده است و از منظر ما یک جامعه عادی و بدون مشکل و حتی یک جامعه ایدهآل جلوه میکند و همین عادیسازی است که باعث شده افرادی که در جامعه غرب زندگی میکنند خیال کنند گناهی که به صورت جمعی انجام شود دیگر گناه نیست و یا حتی همین عادیسازی هست که آنها را تا نهایت فساد و حتی آتئیست شدن برده است؛ «وَ قَدْ يَخْرُجُ مِنَ الْإِيمَانِ بِخَمْسِ جِهَاتٍ مِنَ الْفِعْلِ كُلُّهَا مُتَشَابِهَاتٌ مَعْرُوفَاتٌ الْكُفْرُ وَ الشِّرْكُ وَ الضَّلَالُ وَ الْفِسْقُ وَ رُكُوبُ الْكَبَائِرفَمَعْنَى الْكُفْرِ كُلُّ مَعْصِيَةٍ عُصِيَ اللَّهُ بِهَا بِجِهَةِ الْجَحْدِ وَ الْإِنْكَارِ وَ الِاسْتِخْفَافِ وَ التَّهَاوُنِ فِي كُلِّ مَا دَقَّ وَ جَلَّ وَ فَاعِلُهُ كَافِرٌ وَ مَعْنَاهُ مَعْنَى كُفْرٍ مِنْ أَيِّ مِلَّةٍ كَانَ وَ مِنْ أَيِّ فِرْقَةٍ كَانَ بَعْدَ أَنْ تَكُونَ مِنْهُ مَعْصِيَةٌ بِهَذِهِ الصِّفَاتِ فَهُوَ كَافِرٌ و ... » رسول گرامی میفرمايد: از غور در گناهان و از كوچك شمردن آن بپرهيزيد زيرا گناه سبب چيرگی ذلّت (سستی و ضعف در اراده) بر انسان گنه كار میشود، تا اين كه او را در گناهی بزرگ تر وارد میسازد و پيوسته اين ذلّت و سستی در اراده و ارتكاب گناهان بزرگ، ادامه يابد، تا اين كه سر از ردّ ولايت وصیّ (ع) و دفع نبوت نبیّ (ص) بر میآورد و همچنان ادامه می يابد تا به بزرگ ترين گناه، يعنی انكار توحيد و الحاد در دين خدا منجر میشود.
جامعه غرب در واقع از همان اوایل قوانینی شبیه به جامعه امروزی ما داشت اما دلایلی که باعث از بین رفتن آن قوانین در جوامع غربی شد در واقع آن زیادهروی و سریع اتفاق افتادن تغییرات بود که قانونگزاران انجام دادند و در همان اوایل باعث یک سری اعتراضات سطحی در کشور شد که در ابتدای ماجرا فقط سعی داشتند یک سری هنجارها و نمادها (مانند تغییر پوشش) را در جامعه تغییر دهند و از سطوح ابتدایی جامعه شروع کردند، اما بعد به تدریج این اعتراضات به لایههای عمیق فرهنگ رسید و همین عادی شدن تغییر نمادها و هنجارها بود که جامعه را به سمت تغییر ارزشها برد.
جامعهای که حتی زن و شوهر قانونی و شرعی نباید در ملأ عام کارهایی میکردند که بدآموزی داشته باشد، تبدیل شد به جامعهای که در آن آزادانه همجنس بازان و دخترها و پسرها بتوانند هر گونه رابطه ای بدون هیچ محدودیتی باهم داشته باشند. عادی شدن این گونه مسائل و بسط و گسترش آن ها باعث به وجود آمدن انواع بیماریها (مانند ایدز) و فسادها (رابطههای خارج از شرع و عرف حتی مردها و زنهای متأهل و خیانت آنها) در جامعه شد.
همچنین مسئله آزاد شدن سقط برای زنان؛ شاید در نگاه اول این یک حق شایسته و خوبی برای زنان باشد و نشاندهنده توجه دولت به سمت زنان است و اینکه در این جامعه به زنان اهمیت داده میشود اما ما میبینیم که در نهایت تمام آسیبها را زنان محتمل میشوند چون آزاد شدن این مسئله یعنی مشروعیت دادن به روابط مختلف جنسی برای زنان و مردان آن هم بدون هیچ محدودیتی! بله بدون هیچ محدودیتی! همچنین سقط برای بدن زنان آسیبهای بسیار زیادی دارد.
تدریجی بودن تحولات در غرب یک نکته دیگری بود که توجه مرا در حین مستند به خود جلب کرد اینکه از ابتدای قرن بیستم این تحولات شروع شد و کمکم به سمت بیبندوباری پیش رفتند و در دهه شصت نهایتاً به نتیجه رسیدند (در این دهه در واقع حجم زیادی از آزادی برای زنان و مردان فراهم شده بود) و بالآخره در دهه ۷۰ بیشترین بیبندوباریها را در جهان غرب را میبینیم که البته نتایج خوبی هم به بار نداشت.
سؤال این جاست که آیا اگر خواستههای یک سری افراد عملی شود جامعه ماهم به این سمت خواهد رفت؟! همه ما انسان هستیم! ذات و فطرت همه ما یکی هست و همه ما امیال و شهواتی در ذات خود داریم که اگر یک سری چیزها عادی شود شاید اصلا نتوانیم خودداری کرده و در نهایت این فساد در کشور ما هم بسیار گسترده شود البته که هم اکنون هم با وجود قانونهایی که وجود دارد فسادهایی (مانند ازدواج سفید) و یک سری بیماری های جنسی را مشاهده میکنیم اما آیا این فسادها با از بین رفتن قوانین محدود کننده بیشتر نخواهد شد؟!
پیش رفتن ما در این راه و خواستارهای ما در نهایت ما را به سمت جامعه مثل جامعه غرب خواهد برد، اما با این تفاوت که غرب هم اکنون تبعات کارها و آزادیهای بیحد و مرز خود را متوجه شده و سعی دارد وضع موجود را بهبود ببخشد اما ما بدون توجه به این موضوع در راهی میخواهیم قدم بگذاریم که چارهای جز بازگشت ندارد.
نکته اصلی و جالب دیگری هم که وجود دارد این یود که در جهان غرب هم در ابتدا محدودیتهایی بوده است اما آن زمانی که آنها اعتراض میکردند نسبت به وضعی در کشورشان بود، کشورهای دیگر در امور داخلی آنها دخالت نمیکردند یا حداقل به طور مستقیم دخالت و یا تحریکی نداشتند و اینها همه به انتخاب خودشان عملی شد اما چرا زمانی که در کشور ما چنین اتفاقاتی افتاد تمام توجهات جوامع غربی به ما جلب شد؟ چرا ما را بیشتر ترغیب و تحریک کردند؟
رفتن به آن سمت و سو وضعی بدتر از آن جوامع برای ما ایجاد خواهد کرد برای کسانی که کورکورانه میخواهند به راهی روند که هیچ انتهایی ندارد.
به قلم: زینب پیرایش دانشجوی کارشناسی دانشگاه فرهنگیان هرمزگان
انتهای یادداشت/
- شهید رئیسی الگویی در تراز رئیسجمهور انقلابی است 1403/03/30 05:49
- مخاطب نامه رهبری، تمام آزادیخواهان عالم هستند 1403/03/29 08:24
- مشارکت در انتخابات ضامن استقلال کشور است 1403/03/28 15:51
- مشارکت در انتخابات، یعنی حمایت از کودکان غزه 1403/03/28 15:38