یحیی دادینسب قشمی، رزمنده هشت سال دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار هرمز اظهار کرد: در دوران دفاع مقدس که به اسارت گرفته شدیم ما را به استخبارات (سازمان حفاظت اطلاعات عراق) بردند و آنجا مشهور بود به شکنجههای فراوان و از هر نوع شکنجهای دریغ نمیکردند.
رزمنده هشت سال دفاع مقدس تصریح کرد: یک روز که در خوابگاه بودیم در آسایشگاه به من اشاره کردند؛ مرا و چند تن دیگر که تعدادمان ۲۳ نفر شد از بقیه جدا کردند.
دادینسبقشمی تصریح کرد: ما ۲۳ نفر در خواست دادیم که ما را به صلیب سرخ و یا اردوگاه کنار سایر رزمندگان ببرید؛ اما قبول نمیکردند و ما را جدا از بقیه قرار داده بودند.
وی افزود: یک روز لباسهای نو آوردند که ما بپوشیم و فریبمان دادند که شما را به صلیب سرخ میخواهیم ببریم و ما را جایی بردند که یک خانم و یک آقا بود و برگههای نامه آبی که در آن فقط اسم و فامیل خود را مینوشتید با کدی که صلیب سرخ داده بود؛ اما ما که کدی نداشتیم بعد از یکی دوسال نامههایمان به دست خانوادههایمان رسیده بود.
آزاده قشمی ادامه داد: روزی دیگر فریب دادند و به اسمبردن به صلیب سرخ ما را به دیدار صدام حسین بردند ساختمانی کاملاً امنیتی که تا ورود به آن راننده با چندین نگهبان روبهرو شد.
وی عنوان کرد: به ساختمان که رسیدیم اذن ورود دادند و به اتاقی که روی آن شورا نوشته بود ما را هدایت کردند و در آن اتاق بالای سرمان دستگاهی قرار داشت که اگر شی آهنی همراه بود نشان میداد؛ اکثر بچهها چفیه دور کمرشان پیچیده بودند و فشنگ و تیر را به یادگاری به همراه خود آورده بودند که همه فشنگها و.... را آنجا از ما گرفتند.
رزمنده هشت سال دفاع مقدس گفت: بعد از آن ما را به سالنی بردند که خبرنگاران با لباس نظامی آنجا نشسته بودند و پشت سر هر کدام از ما سه نفر بهعنوان محافظ ایستاده بودند، بعد از صحبتکردن یک آقا گفت که شما باید به کشورتان باز گردید و....گفتند که الان یک نفر از صلیب سرخ میآید شما بایستید و برایش دست بزنید؛ برای ما تعجببرانگیز بود که چرا باید دست بزنیم.
دادینسبقشمی اذعان کرد: سالنی که ما بودیم مشرف به اتاقی بود که یک نفر با درجههای بالای نظامی از آن وارد شد و اول کاغذ میگذاشتند و بعد او پایش را میگذاشت هنوز ما نمیدانستیم که او صدام است و عکسی که از او دیده بودیم با چهره واقعیاش متفاوت بود و هنگامی که ما دست زدیم و او خودش را معرفی کرد دستها شل شد و همه شوکه شدیم.
وی تصریح کرد: صدام از ما پرسید که اهل کجا هستید و چرا به جبهه آمدهاید شما باید درس بخوانی و دکتر، مهندس و...شوید و در آخر شاخه گل سفیدی به ما داد و گفت که این نشانه دوستی است و شما را به ایران باز میگردانیم؛ اما همه اینها فریب بود تا از ما فیلم بگیرند بعد از فیلم بازیکردن خودشان ما را دوباره به استخبارات باز گرداندند.
رزمنده دفاع مقدس گفت: هنگامی که به اردوگاه برگشتیم با خودمان گفتیم که اینها از ما سوءاستفاده کردند باید اقدامی کنیم تصمیم گرفتیم که اعتصاب غذا کنیم؛ نهار و شام آوردند و ما نخوردیم مسئول آنجا آمد و جویا شد و ما گفتیم که اطفال نیستیم ما را به کنار سایر اسیران ببرید.
دادینسبقشمی مطرح کرد: روز پنجم اعتصاب ما را به اردوگاه در کنار سایر اسرا بردند هر چند آنجا هم زندان بود؛ اما ما از اینکه در کنار سایر رزمندگان قرار داشتیم خوشحال بودیم.
انتهای خبر/
- شهید رئیسی الگویی در تراز رئیسجمهور انقلابی است 1403/03/30 05:49
- مخاطب نامه رهبری، تمام آزادیخواهان عالم هستند 1403/03/29 08:24
- مشارکت در انتخابات ضامن استقلال کشور است 1403/03/28 15:51
- مشارکت در انتخابات، یعنی حمایت از کودکان غزه 1403/03/28 15:38